تحولات لبنان و فلسطین

براساس ماده۹۳ قانون برنامه پنج‌ساله هفتم پیشرفت کشور که سیزدهم تیر ۱۴۰۳ از سوی محمد مخبر، سرپرست وقت نهاد ریاست جمهوری برای اجرا ابلاغ شد، باید تا پایان سال ۱۴۰۷ رتبه جهانی ایران از نظر کمیت تولید علم به رتبه ۱۴ جهانی برسد.

۲ پله سقوط به جای پرش در تولید علم دنیا

این در حالی است که مستندات علمی و گزارش‌های منتشر شده نشان می‌دهد میزان رشد تولیدات علمی ما در دو سال اخیر سیر نزولی پیدا کرده است، به‌طوری که به‌تازگی شاهین آخوندزاده، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت با اشاره به اینکه ایران در حال حاضر کشور نخست منطقه در تعداد مقاله و استنادات نیست، می‌گوید: رتبه ۱۵ دنیا در تولید علم را از دست داده و به رتبه۱۷ رسیده‌ایم در حالی‌که زمانی در استنادات، رتبه ۱۴ دنیا را داشتیم.

با دکتر حسین نصیری، سرپرست گروه آموزش عالی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی درباره آخرین وضعیت رشد علمی کشور، چرایی افت رتبه علمی ایران در دنیا و همچنین هدف قانون برنامه هفتم پیشرفت در ارتقای نظام علمی، فناوری و پژوهشی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

پیش از پرداختن به بحث جایگاه علمی ایران در سطح جهانی، بفرمایید سنجش رشد یا پیشرفت علمی در ایران معمولاً بر اساس چه شاخص‌هایی مشخص می‌شود؟

تعریف ما از پیشرفت علمی، تعریفی است که برای خودمان کرده‌ایم، یعنی وقتی می‌خواهیم بگوییم رشد و یا افت علمی کرده‌ایم معمولاً تعداد مقالاتی را که در پایگاه‌های معتبر بین‌المللی مثل آی‌اس‌آی اکسوپوس و بوک چَپتِر چاپ و به آن‌ها استناد می‌شود معیار قرار می‌دهیم. اما این، همه رشد و پیشرفت علمی نیست؛ پیشرفت علمی، پیشرفت همه‌جانبه است که در ابعاد مختلف تولید اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فناوری اثر دارد و همه این مؤلفه‌ها را شامل می‌شود؛ در حالی که از آن مهم‌تر شاخص‌هایی مثل اختراعات، تجاری‌سازی دانش، کارآفرینی، پیچیدگی اقتصادی و... نیز وجود دارند که ما کمتر به آن‌ها می‌پردازیم.

خب چرا برای پیشرفت علمی و تعیین جایگاه علمی خود در دنیا از شاخص‌های مهم‌تر ازجمله اختراعات و نوآوری استفاده نمی‌کنیم؟

تولید مقاله، گام نخست رشد علمی است. اگر پیشرفت علمی به معنی واقعی اتفاق بیفتد باید بتوانیم تولید علم کنیم که ما در چند دهه گذشته گام نخست را بسیار خوب و محکم برداشتیم، اما مراحل بعدش نیاز به تدابیر دیگری دارد. مثلاً باید سرمایه‌گذاری بیشتری در این حوزه صورت بگیرد تا بتوانیم علم تولید شده را تبدیل به فناوری و فناوری را تبدیل به نوآوری کنیم و آن را بفروش برسانیم که در این مراحل دچار ضعف هستیم، چون برای حوزه‌های فناوری و تجاری‌سازی نه ساختار قوی در کشور داریم و نه به اندازه لازم از این حوزه‌ها حمایت می‌کنیم. ضمن اینکه در نظام ارزیابی آموزش عالی ما سازوکارهایی که برای اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها در قالب آیین‌نامه ارتقا پیش‌بینی شده همچنان بر بُعد نخست یعنی تولید مقاله تأکید دارند و بعدهای دیگر مثل تولید فناوری، ثبت اختراع ملی و بین‌المللی، تجاری‌سازی دانش، قراردادهای پژوهشی، حل مسئله و مواردی از این دست چندان مورد حمایت نیست؛ همین موضوع موجب شده در بعد نخست خوب باشیم اما همچنان در انتقال به سطوح بالاتر پیشرفت علمی دچار مشکل باشیم. درواقع در ارزیابی رتبه‌بندی علمی در شاخصی که در آن قوی هستیم تأکید و تبلیغ می‌کنیم و دیگر شاخص‌ها را مورد توجه قرار نمی‌دهیم.

به شاخص جهانی نوآوری اشاره کردید، ایران در این شاخص چه جایگاهی در سطح جهانی دارد؟

ما سال ۲۰۲۲ در این شاخص در جایگاه۵۲ دنیا بودیم و براساس برنامه هفتم پیشرفت، در این شاخص باید به جایگاه۴۲ در جهان برسیم که متأسفانه در همان سال نخست این برنامه به جای پرش به جلو و بهبود جایگاه خود، ۱۱پله سقوط کردیم و الان در جایگاه۶۳ دنیا قرار داریم.

البته شاخص جهانی نوآوری خود ابعاد و زیرشاخص‌های مختلفی دارد. مثلاً یک بعد آن ارتباط دانشگاه با بخش صنعت است که در این بعد هم رتبه خیلی بدی داریم؛ به‌طوری‌که از میان ۱۳۰کشور دنیا جایگاه۱۲۰ را داریم. در بعد ثبت اختراعات بین‌المللی نیز رتبه خوبی در سطح جهانی نداریم.

ناگفته نماند ما در برخی از زیرشاخص‌های شاخص جهانی نوآوری رتبه‌های خوبی داریم، مثلاً در تولید دانش‌آموخته حوزه فنی مهندسی به عنوان یکی از مؤلفه‌ها واقعاً حرف برای گفتن داریم، همین‌طور در تولید مقاله.

اما انگار در شاخص تولیدات علمی هم دچار افت شده‌ایم، به‌طوری که رتبه علمی ایران در حال حاضر در دو پایگاه معتبر جهانی یعنی «وب آو ساینس» و پایگاه «اطلاعات علمی اسکوپوس» به ترتیب به ۱۷ و ۱۶ رسیده است و مقامات وزارتخانه‌های علوم و بهداشت نیز از این مسئله خبر داده‌اند.

ببینید، ما به نوعی، از دهه۸۰ توجه به تولید مقاله و انتشار مستندات علمی را آغاز کردیم که این موضوع نتیجه خود را در دهه۹۰ نشان داد، به‌طوری که به گواه مراجع بین‌المللی در سال ۲۰۱۱ سریع‌ترین رشد علمی را -در تعداد مقالات علمی- داشتیم و با ادامه این روند حتی به رتبه ۱۵ در سطح جهانی هم رسیدیم، اما در یکی دو سال اخیر کمی در این شاخص دچار افت شدیم تا جایی ترکیه از ما عبور کرد و عربستان هم تقریباً بیخ گوش ما قرار گرفته که این موضوع کمی نگران‌کننده است.

در واقع به لحاظ آماری، ایران امسال نسبت به سال گذشته از نظر تعداد مقالات در مجموع ۵درصد افت داشته است. تعداد کل مقالات ما از حدود ۷۷هزار به حدود ۷۳-۷۲هزار مقاله رسیده، اما ترکیه نسبت به سال گذشته ۴۱/۵درصد رشد داشته و رشد عربستان هم با تولید ۳هزارو۸۹۵ مقاله علمی دقیقاً ۶درصد بوده است. رقمی که نشان می‌دهد این کشور به‌راحتی می‌تواند در یکی دو سال آینده به ما برسد.

از نظر موضوعی وضعیت ما را در شاخص یاد شده چگونه می‌بینید؟

به لحاظ موضوعی، در برخی حوزه‌ها حتی افت ۳۱درصدی را هم تجربه کرده‌ایم. مثلاً میانگین افت تعداد مقالات علمی ما در عرصه بین‌المللی در علوم کامپیوتر، انرژی و ریاضیات به ۲۰ تا ۳۰ درصد هم می‌رسد یا در فیزیک، شیمی، پزشکی و میکروبیولوژی به‌طور میانگین ۹ تا ۳۱ درصد افت تولید مقالات علمی داشتیم. البته بالاترین افت را در حوزه علوم تصمیم‌گیری «decision» یا همان علوم مدیریت و اقتصاد داشتیم که چنین اتفاقی واقعاً جای نگرانی دارد. البته در برخی حوزه‌های علمی مثل علوم بین‌رشته‌ای و فیزیولوژی هم به ترتیب ۳۳ و ۸ درصد رشد کردیم اما تعداد مقالاتی که در این حوزه‌ها به چاپ رسانده‌ایم خیلی کم هستند و این افزایش با توجه به افتی که در حوزه علوم پایه داشته‌ایم که بیشترین مقالات ما را تشکیل می‌دهند، چندان خودش را نشان نمی‌دهد.

بی‌تردید افت بیش از ۵درصدی ایران در شاخص مستندات و تولید مقالات علمی، بی‌علت نیست؛ عمده ریشه‌های این اتفاق را در چه عواملی می‌بینید؟

یکی از عوامل اصلی این موضوع به کاهش سرمایه‌گذاری در نظام تحقیق و توسعه برمی‌گردد. به عبارت دیگر ما متناسب با رشد هزینه‌های دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی، اعتبارات لازم را برای تحقیق و توسعه که بخشی از آن در دل آزمایشگاه‌ها و یا چاپ مقالات می‌رود، لحاظ نکرده‌ایم.

یکی دیگر از ریشه‌های اصلی این موضوع به افت علوم پایه در کشور برمی‌گردد؛ سطح کمی و کیفی دانشجویان علوم پایه نسبت به گذشته به‌شدت افت کرده است. مثلاً رشته‌های علوم پایه در گذشته اولویت‌های اول و دوم دانشجویان کشور بوده اما الان اولویت‌های اصلی‌شان رشته‌های درآمدزا مثل پزشکی و فنی‌ومهندسی است. یا در قانون برنامه ششم پیشرفت پیش‌بینی شده بود تعداد دانشجویان -اعم از کارشناس تا استاد- به ۳۵۷هزار نفر برسد که براساس بررسی‌های ما تعدادشان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ به حدود ۲۰۶هزار نفر می‌رسید. یعنی نه تنها به هدف‌گذاری نرسیدیم بلکه نسبت به گذشته حدود ۵۰درصد افت تعداد دانشجو داشتیم. این درحالی است که ۳۸درصد مقالات علمی ما در رشته‌های علوم پایه تولید و منتشر می‌شوند و افت کمّی این رشته‌ها و به‌ویژه افت کیفی آن‌ها تأثیر زیادی بر جایگاه علمی ما می‌گذارد.

علاوه بر این موارد نباید از تأثیر تحریم‌های ظالمانه علیه ایران در تنزل جایگاه علمی کشور در سطح جهانی غافل بود، چون به‌دنبال تحریم‌ها دسترسی ما به مواد و تجهیزات آزمایشگاهی روز دنیا در این سال‌ها کمتر شده است یا متاسفانه برخلاف گذشته، برخی از ژورنال‌ها به‌خاطر مسائل سیاسی مقالات ما را چندان چاپ نمی‌کنند.

گویا در این حوزه، پولی شدن بسیاری از مجلات بین‌المللی برای چاپ مقالات علمی و همچنین کاهش حضور در کنفرانس‌های بین‌المللی به دلیل هزینه‌های سنگینشان بی‌تأثیر نبوده است؟

بله، همین‌طور است. در واقع مجلات الان دارند به سمت open axels می‌روند، در این شرایط برای چاپ یک مقاله در مجلات معتبر علمی باید میانگین ۲هزار دلار هزینه کرد که این رقم کمی برای دانشجوی ما نیست. یا فقط شرکت در یک کنفرانس بین‌المللی ۵۰۰ یورو هزینه دربردارد که اگر هزینه‌های هتلینگ چنین سفری را لحاظ کنیم رقم آن بسیار سنگین می‌شود. این در حالی است که دانشگاه‌های ما هم با محدودیت بودجه مواجه هستند و عمده بودجه آن‌ها صرف هزینه‌های اجتناب‌ناپذیرشان می‌شود و امور پژوهشی، فرهنگی و فناوری به محاق رفته است و پولی نمی‌ماند که در این بخش هزینه کنند.

آیا برای جلوگیری از این سیر نزولی، اجرای سیاست‌های تمهیدی مأثر در دستور کار دولت و مجلس است؟

شاید در مقام نظر اقداماتی برای رفع مشکلات یاد شده شده باشد. مثلاً در قانون برنامه هفتم پیشرفت آمده تا پایان سال۱۴۰۷ میزان سرمایه‌گذاری ما در حوزه تحقیقات باید به ۲درصد تولید ناخالص ملی یا جی‌دی‌پی کشور برسد، همچنین موضوع افزایش سرمایه‌های صندوق‌های پژوهش و فناوری مطرح شده است یا ۱۵درصد بودجه دانشگاه‌ها باید برای پژوهش اختصاص پیدا کند و... اما در عمل، اجرای این موارد را نمی‌بینیم، چون اجرای آن‌ها نیازمند منابع مالی است و دولت نیز چون اولویت‌های مهم‌تری دارد در آنجا هزینه می‌کند. این درحالی است که سرمایه‌گذاری، عمده‌ترین عامل رشد علمی محسوب می‌شود. البته در کنار آن باید بتوانیم با ماندگار کردن نخبگان در کشور از ظرفیت آن‌ها برای پیشرفت ایران استفاده کنیم. در سال‌های اخیر با وجود تأکیدات رهبر معظم انقلاب و مجلس و کارهایی که مرکز پژوهش در بحث مهاجرت نخبگان انجام داده است ولی باز هم اثر و نتیجه کار چندان محسوس نیست و همچنان نگرانی‌هایی درخصوص مهاجرت نخبگان و حتی مهم‌تر از آن، مهاجرت شرکت‌های دانش‌بنیان وجود دارد.

یا در زمینه تأمین تجهیزات تحقیقاتی و آزمایشگاهی هم در این سال‌ها اقدام مؤثری را شاهد نیستیم و دانشگاه‌های کشور همچنان درگیر مسائل جاری و روزمره مثل تهیه غذا و رفاهیات دانشجویان و اعضای هیئت علمی و... هستند.

با وجود این به لحاظ بودجه‌ای فعلاً نمی‌توان دانشگاه‌ها را ارزیابی دقیقی کرد، چون الان فصل اول بودجه آموزش عالی مطرح شده که مربوط به احکام و تبصره‌های کلی است، بنابراین باید منتظر باشیم تا بخش دوم آن که مربوط به ردیف‌های بودجه است، مشخص شود.

پیش‌بینی‌تان از تحقق برنامه هفتم برای دستیابی ایران به رتبه۱۴ تولید علم در دنیا چیست؟

ما هم فرصت و هم ظرفیت تحقق این هدف را داریم، فقط دولت باید برای رفع مشکلات یاد شده اقداماتی انجام دهد. در این صورت حتی می‌توانیم بهتر از رتبه۱۴ هم کسب کنیم و از این بابت جای هیچ‌گونه نگرانی نخواهد بود اما اگر روند کنونی ادامه داشته باشد -که حمایت‌ها ناکافی و وضعیت دانشگاه‌ها و استادان و حضور در جشنواره‌های بین‌المللی و... مثل سال‌های اخیر باشد – نه تنها به هدف یاد شده نمی‌رسیم بلکه احتمال افت بیشتر هم خواهد بود.

... و حرف آخرتان؟

تردیدی نیست که برای پیشرفت کشور در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی انتظار از دانشگاه‌ها و نظام آموزش عالی کشور همچنان باید بالا باشد، چون این هدف با کمک آن‌ها اتفاق می‌افتد. اما در عین حال باید به یاد داشته باشیم همین دانشگاه‌ها پس از پیروزی انقلاب با داشتن اعتبارات کم جهاد علمی کردند. مثلاً عربستان سعودی فقط برای یک دانشگاهش ۱۰میلیارد دلار هزینه می‌کند، این درحالی است که بودجه تخصیصی به نظام آموزش عالی ما در سال گذشته کمتر از ۲میلیارد دلار بوده است. همین اعداد نشان می‌دهد ما در یک شرایط بسیار سخت توانستیم در یک شاخص مشخص رتبه ۱۵تا ۱۷ را بدست بیاوریم و افتخار کسب کنیم و از این بابت باید قدردان استادان و محققانی باشیم که همچنان در دانشگاه‌ها برای پیشرفت علمی کشور تلاش می‌کنند. ما الان ۱۰هزار شرکت دانش‌بنیان داریم. این‌ها را که خارجی‌ها در کشورمان ایحاد نکرده‌اند بلکه همین استادان و محققان و دانشجویان ما توانستند با تحقیق به نوآوری برسند و الان گردش مالی این شرکت‌ها به ۶۰۰هزار میلیارد رسیده است. یعنی مجموعه‌ای از دل دانشگاه‌های ما با عنوان شرکت‌های دانش بنیان بیرون آمده و موجب افتخار کشور شده‌اند. شما در کشورهای دیگر چنین چیزی را نمی‌بینید که با چنین سرعتی دانشگاهیانش به خروجی‌هایی برسند که بتوانند در قالب شرکت‌های دانش بنیان قرار بگیرند.

البته شرکت‌های دانش‌بنیان ما هم گاه متأثر از شرایط بین‌المللی با معذورات و مشکلاتی در واردات و صادرات محصولات مواجه می‌شوند که این موضوع ممکن است موجب مهاجرت برخی از این شرکت‌ها شود. ضرر این نوع مهاجرت بسیار بیشتر از مهاجرت نخبگان است، چون این شرکت دانش‌بنیان حاصل همفکری ۶-۵ نفر از بهترین نخبگان است و به مرحله ایده و محصول رسیده‌اند. از این رو اگر حمایت‌های دولت و مجلس از آموزش عالی کمی جدی‌تر و پایدارتر باشد قطعاً جهش بسیار خوبی در نظام و پیشرفت علمی در عرصه بین‌المللی خواهیم داشت.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.